کتاب خواندن تفریح بسیار خوبی است که هزینه خیلی کمی هم دارد. اما یک چیزش بد است و آنهم این است که وقت زیادی از آدم میگیرد به طوریکه بعضی وقتها مجبوری قید کتاب خواندن را بزنی و به کارهایی برسی که اولویت بیشتری دارند. این مقاله را بخوانید تا متوجه شوید چطور میتوان با افزایش سرعت کتابخوانی، زمان آنرا به یک سوم یا حتی یک پنجم کاهش داد و تندخوانی را به یک عادت تبدیل کرد.در ادامه با ما همراه باشید.
متنی که تا چند ثانیه بعد میخوانید در دانشگاه پرینستون آمریکا تحت عنوان سمیناری به نام PX Project به دانشجویان تدریس شده است و لحن نوشتار آکادمیک است. تاکنون مشاهده نشده که این متد نتیجه ندهد. اگر میخواهید اولین کسی باشید که این متد را با شکست مواجه میکند حتماً به سرعت ادامه مطلب را بخوانید.
پروژه PX
پروژه PX یک مطالعه تجربی شناختی ۳ ساعته بود که موفق شد سرعت تُندخوانی را تا ۳۸۶درصد افزایش بدهد.
در طی این پروژه، افرادی از ۵ زبان مختلف مورد آزمایش قرار گرفتند. تعدادی خوانشپریش نیز در این آزمایش شرکت کرده بودند که توانستند متون تخصصی را با سرعتی بیشتر از ۳۰۰۰ کلمه در دقیقه یا ۱۰ صفحه در دقیقه بخوانند. یعنی برای هر صفحه فقط ۶ ثانیه. اگر بخواهیم این میزان را با میانگین سرعت کتابخوانی در آمریکا مقایسه کنیم خیلی جالب میشود. در آمریکا ۹۹ درصد از کسانی که لای کتاب را باز میکنند با سرعتی معادل ۲۰۰-۳۰۰ لغت در هر دقیقه میخوانند (یعنی یک صفحه یا نیم صفحه در هر دقیقه)، میماند ۱% آدمهای کتابخوانتر که آنها هم سرعتشان ۴۰۰ لغت در هر دقیقه است..! اگر فقط چند اصل کلی سیستم بینایی انسان را بشناسید، میتوانید اشکالاتتان را برطرف کنید و سرعت خواندن را به شدت بهبود ببخشید.
برای تمرین کردن تکنیکهایی که در این پروژه ارائه شد، شما میبایست: یک کتاب ۲۰۰ صفحهای به بالا داشته باشید که انعطاف بدنی خوبی داشته باشد و صفحاتش قابلیت۱۸۰ درجه باز کردن را داشته باشند + یک خودکار + یک تایمر (یک ساعت آلارم دار، یا همان زمان سنج گوشیتان هم خوب است).
چیزی که از شما میخواهیم این است که این تمرین ۲۰ دقیقهای را در یک جلسه انجام بدهید.
ابتدا بیایید با تکنیکهای مربوط به پروسه مطالعه آشنا شوید:
الف: باید تمرکز بر روی یک خط خاص را کاهش دهید
کاری که باید انجام دهید این نیست که متن را خط به خط بخوانید. خط سیر چشم شما باید مثل کانگورو از روی جملهها بپرد. هر کدام از این پرشهای کانگورویی به یک توقف کوتاه برای دورخیز کردن مجدد منجر میشود، در واقع این توقف تصویر موقتی از متن است که در ناحیه تمرکز شما به جا میماند. هر کدام از این توقفها ۱٫۴ تا ۱٫۲ ثانیه برای کتابخوان آماتور طول میکشند. برای اینکه خودتان متوجه این امر بشوید میتوانید یکی از چشمهایتان را ببندید، نوک انگشت را بر روی پلک نگه دارید و سپس به آرامی با چشم دیگرتان یک خط از کتابی را مرور کنید.
ب: باید فلشبک زدن را از بین ببرید
کتابخوان آماتور موقع مطالعه عادت دارد تا جمله ها را دوبار دوبار بخواند و یکهو وسط مطالعه چند صفحه به عقب ورق بزند و مطلبی را دوباره چِک کند تا خیالش راحت شود که درست خوانده است. این کار که به صورت آگاهانه صورت میگیرد باعث برهم خوردن تمرکز شده و ۳۰ درصد به وقت مطالعه اضافه میکند.
ج: باید وسعت دیدتان را به صورت افقی گسترش دهید
آماتورها به صورت نقطهای تمرکز میکنند و حرفهایها به صورت گسترده. فکر کنید چشمتان لنزی دارد که اگر بخواهید تصویر وسیعتری را با آن ببینید باید فاصله کانونی آنرا کم کنید. برای تُند خوانی باید تمرکز چشمانتان را به صورت افقی گسترش بدهید تا چندین کلمه جلوتر از آنجایی که هماکنون میخوانید را هم ببینید. اگر این کار را نکنید ۵۰ درصد زمان بیشتر به مکالمه خود اضافه کردهاید.
رویه کار
شما ۱) تکنیک را میآموزید، ۲) یاد میگیرید که تکنیکها را با سرعت خود ترکیب کنید و ۳) فرا میگیرید که خودتان را بیازمایید تا متوجه شوید چه میزان از متنی که به این شیوه خواندهاید را فهمیدهاید. این سه از همدیگر جدا هستند و تطابقی که شما با این توالی (ترتیب ۱، ۲، ۳) برقرار میکنید به جدا نگهداشتن اینها از یکدیگر بستگی دارد. برای مثال موقعی که موتور مطالعه کردنتان را روشن کردید و در مرحله ۱ هستید، به هیچ وجه نباید خودتان را نگران درک مطلب کنید. این توالی عبارت است از: تکنیک، تکنیک با سرعت، درک مطلب.
بهعنوان یک قانون کلی شمایی که میخواهی سرعت خواندنت را افزایش بدهی، باید ۳ برابر آن سرعتی که انتظارش را داری تمرین تکنیک بکنی. یعنی اگر سرعت فعلیتان ۳۰۰ لغت در دقیقه است و میخواهید به سرعت ۹۰۰ لغت در دقیقه برسید باید تکنیک تُندخوانی را برای ۱۸۰۰ لغت در دقیقه؛ یا ۶ صفحه در دقیقه؛ یا ۱۰ ثانیه برای هر صفحه تمرین کنید. با این فرمان که به جلو بروید ۲ تکنیک اصلی تُندخوانی را پوشش دادهاید:
۱) ردیابی متن و تعیین ریتم خواندن (موارد الف و ب)
۲) گسترش ادراکی (مورد ج)
اول –سرعت پایه را تعیین کنید
برای تشخیص سرعت فعلیتان، یک کتاب بردارید و آنرا باز کنید و روی میز بگذارید و تعداد لغات ۵ خط از آن کتاب را بشمارید. عدد بدست آمده را تقسیم به پنج کنید و به این ترتیب میانگین تعداد لغات در هر خط به دست خواهد آمد.
مثال: به ازای ۶۲ لغت در ۵ خط = ۱۲٫۴ که به پایین گرد میشود. یعنی تقریباً ۱۲ لغت در هر خط
سپس تعداد خطهای ۵ صفحه از این کتاب را بشمارید و تقسیم بر ۵ کنید تا میانگین تعداد خطهای داخل هر صفحه را هم بدست بیاورید. این رقم را در میانگین لغات موجود در هر خط ضرب کنید تا میانگین لغات موجود در هر صفحه را بدست بیاورید.
مثال: ۱۵۴ خط در ۵ صفحه = ۳۰٫۸ که به سمت بالا گرد میشود. یعنی تقریباً ۳۱ خط در هر صفحه است و ۱۲ لغت در هر خط که حاصلضرب این دو ۳۷۲، میانگین لغت در هر صفحه است.
سپس با همان سرعت همیشگی خود شروع کنید به خواندن خط اول و در همین حین دکمه زمانسنج را هم فشار بدهید تا ببینید که در ۱ دقیقه چقدر میتوانید بخوانید. به قصد درک مطلب بخوانید. بعد از اینکه صدای آلارم زمانسنج درآمد، دست از خواندن بکشید و تعداد خطهایی که خواندهاید را در میانگین لغت موجود در هر خط ضرب کنید تا سرعت فعلیتان را با واحد “لغت در دقیقه” بدست آورید.
دوم – ردیابی متن و تعیین ریتم خواندن
چند بار خواندن و فلشبَک زدن و الکی طول کشیدن هر مکث را میتوان با استفاده از ردیابی متن و تعیین ریتم خواندن، کاهش داد. برای اینکه اهمیت ردیاب متن را متوجه شوید لطفاً به این سؤال پاسخ دهید: آیا در حین محاسبه تعداد لغت یا خطها برای تعیین پایه سرعت از خودکار یا انگشتان دستتان استفاده کردید؟ اگر استفاده کردید، به منظور ردیابی استفاده کردید (استفاده از یک وسیله کمک-بصری برای بهینه سازی و بالا بردن دقت هر مکث).
خب، برای نیل به مقصودی که در این مقاله داریم از یک خودکار استفاده میکنیم. خودکار را در دستی که با آن مینویسید گرفته و (با در بسته) همانطور که میخوانید خودکار را هم در امتداد خط به جلو ببرید تا با نگاه کردن به نوک خودکار دقیقاً متوجه شوید که کجا را میخوانید. این امر نه تنها ردیابی متن را برای شما آسان میکند، بلکه به شما اجازه میدهد ریتم متن را نیز در اختیار داشته باشید و ضمن اینکه به ارتقاء سرعت روخوانی شما کمک میکند باعث میشود زمان مکثها هم کمتر شوند. میتوانید خودکار را مانند همان حالتی که با آن مینویسید، در دست بگیرید اما توصیه میکنیم خودکار را به صورت افقی، موازی با صفحه کتاب و مماس با آن نگه دارید تا دقت و سرعتتان بیشتر شود.
۱) تکنیک (۲ دقیقه):
استفاده از خودکار بهعنوان ردیاب و ریتمدهنده را تمرین کنید. خودکار را در امتداد جمله پیش ببرید و به نوک آن تمرکز کنید. به هیچ وجه نگران درک مطلب نباشید. برای هر خط ۱ ثانیه زمان تعیین کنید و هر صفحهای که ورق میزنید، سعی کنید سرعت را بیشتر کنید. مثل تراکتور کتاب را شُخم بزنید و به جلو بروید اما تحت هیچ شرایطی خواندن یک جمله بیشتر از ۱ ثانیه طول نکشد.
۲) سرعت (۳ دقیقه)
تکنیک بالا را تکرار کنید با این تفاوت که سعی کنید هر جملهای بیشتر از نیم ثانیه وقت نگیرد. بعضی از افراد در حین انجام این کار هیچ قسمتی از مطلب را درک نمیکنند که البته قابل انتظار است. حواستان به سرعت و تکنیک باشد و به خاطر داشته باشید هم اکنون در حال انجام تمرین سرعت هستید و این تمرین طراحی شده تا شما را برای تطبیق پذیری با این سیستم آماده کند. هر کاری میکنید بکنید اما فقط سرعت خواندنتان از خطی نیم ثانیه پایین تر نیاید. ۳ دقیقه این کار را انجام بدهید، به نوک خودکار تمرکز کنید و سعی کنید تکنیک را همراه با سرعت، درست انجام بدهید. دل به تمرین بدهید و محض رضای خدا هم که شده این چند دقیقه را خیالبافی نکنید.
سوم – گسترش ادراکی
اگر به وسط مانیتور کامپیوترتان خیره شوید، هنوز هم قادرید کنارههای مانیتور را ببینید. تمرینات افزایش وسعت دید را به این جهت انجام میدهید که وقتی ابتدای جمله را میخوانید، چند کلمه بعدتان را هم ببینید و به این ترتیب سرعت خواندن را تا ۳۰۰ درصد هم بالا ببرید. کتابخوانهای آماتور تنها از نیمی از وسعت میدان دیدشان برای نگاه کردن به لغت اول تا آخر یک جمله استفاده میکنند.
اجازه بدهید یک مثال فرض بزنیم تا بهتر متوجه شوید: روزی روزگاری، دانشجویی بود که روزی ۴ ساعت مطالعه میکرد و لذت میبرد. ” اگر شما میتوانستید مطالعهتان را سر ساعت شروع کنید و رأس ساعت ۴ هم تمام کنید، معنیاش این بود که از هر ۱۱ لغت ۶ تایش را حذف کردید. یعنی بیشتر از ۲ برابر سرعت مطالعه. حالا خیلی راحت میتوانید این مفهوم را با ردیابی و ریتم دهی که قبلاً آنها را تمرین کردهاید، ترکیب کرده و اجرا کنید.
۱) تکنیک (یک دقیقه)
با استفاده از خودکار، ردیابی و ریتم دهی را با یک سرعت ثابت انجام بدهید. با نگاه کردن به یک لغت از ابتدای جمله و یک لغت از انتهای جمله، کار را شروع کنید.
به هیچ وجه خود را نگران درک مطلب نکنید. هر خط را نهایتاً در ۱ ثانیه بخوانید و با ورق زدن صفحات به جلو سرعت را افزایش بدهید. هر کاری میکنید بکنید اما سعی کنید هر خط را زیر ۱ ثانیه بخوانید.
۲) تکنیک (یک دقیقه)
با استفاده از خودکار، ردیابی و ریتم دهی را با یک سرعت ثابت انجام بدهید. با نگاه کردن به ۲ لغت از ابتدای جمله و ۲ لغت از انتهای جمله، کار را شروع کنید.
۳) سرعت (سه دقیقه)
کار را با دیدن ۳ لغت از ابتدای هر جمله و ۳ لغت از انتهای آن شروع کنید. این تکنیک را تکرار کنید و فقط یادتان باشد که حق ندارید از نیم ثانیه بیشتر طولش بدهید (هر ۲ خطی که میخوانید باید یک ثانیه طول بکشد)
بعضیها به اینجا که رسیدند، از مطالعه متن، هیچ چیزی دستگیرشان نمیشود که البته قابل انتظار است. سرعت را حفظ کنید و تکنیک را درست اجرا کنید و در ذهنتان داشته باشید که این تمرین قرار است شما را برای تطبیق پذیری به سیستم تُندخوانی آماده کند. سرعت را از نیم ثانیه برای هر جمله کمتر نکنید واینکار را ۳ دقیقه انجام بدهید؛ دقیقاً به سر خودکار نگاه کنید و تمرکز کنید. تمرین را ادامه بدهید و رویاپردازی بیجا نکنید.
چهارم – سرعت جدید خود را بر حسب لغت بر ثانیه محاسبه کنید
جمله اول خود را علامت بزنید و با زمانسنج یک دقیقه وقت بگیرید (با نهایت سرعتی که میتوانید محتوای مطلب را هم درک کنید) و شروع به خواندن کنید. با ضرب تعداد خطها و تعداد میانگین لغت در هر خط، حالا میتوانید سرعت کتاب خواندن خود را بر اساس لغت بر ثانیه محسابه کنید.
موفق باشیم...
منبع:بلاگ بامیلو،نویسنده:میثم
سلام و خسته نباشید
بینظیر بود استفاده کردم از تکنیک و کلی لذت بردم
کلی گفتید ولی به نکات عالی اشاره کردید
تند خوانی 70الی 80درصد علاقه آدم را نسبت به کتابخوانی بیشتر میکنه
چون آدم زود خسته و کسل میشه
ولی تند خوانی هم انرژی را تقویت کینه هم بهت انگیزه میده برای خواندن
واقعا ممنونم که این مطالب را میذارید
اگه بازم مقاله داشتید ممنون میشم به ایمیلم بفرستید