سلام...وقت بخیر...
دوستان کنکوری عزیز برای تایید سوابق تحصیلی دوره متوسطه و پیش دانشگاهی خود به سایت زیر مراجعه بفرمایید...
سلام...وقت بخیر...
دوستان کنکوری عزیز برای تایید سوابق تحصیلی دوره متوسطه و پیش دانشگاهی خود به سایت زیر مراجعه بفرمایید...
رابرت والدینگر، روان درمانگر مدرسه ی رشد بزرگسالان هاروارد در سخنرانی 12 دقیقه ای خود در رویداد تد، نتایج 75 سال مطالعه روی رضایتمندی را با مخاطبان خود در میان گذاشت. خلاصه کردن یک عمر زندگی در 12 دقیقه نیز از نکات جالب توجه سخنرانی او محسوب می شد. پژوهش مذکور در سال 1938 آغاز شده و والدینگر چهارمین نفری است که رهبری آن را بر عهده داشته است.
به نظر می رسد تمام هم و غم والدینگر این است که اجازه ندهد نسل جدید، زندگی غم انگیزی برای خود رقم بزنند. آنگونه که به نظر می رسد 80 درصد از آنها می گویند هدفشان از زندگی این است که ثروتمند شوند. 50 درصد آنها نیز می گویند هدفشان شهرت است. اما راز خوشبختی واقعاً چیست؟
در ادامه ی این مطلب با نارنجی سیر همراه باشید.
فاطمه محمدی:
تسلیم نخواهم شد!!!
زندگی می کنم...برای رویاهایی که منتظرند به دست من واقعی شوند...
من فرصتی برای بودن دارم،پس ساکت نمی نشینم...!!!
می گذارم همه بدانند که من با تمام توانایی ها و کاستی ها ، شاهکار زندگی خود هستم،کافی است لحظات گذشته را رها کنم و برای ثانیه های آینده زندگی کنم...!!!
چون رویاهایم آنجاست...
و من فقط یک بار فرصت زندگی کردن را دارم...
لازم نیست بهترین باشی تا شروع کنی باید شروع کنی تا بهترین شوی...
هرگز منتظر معجزه نباش،باور کن که معجزه بزرگ خدا «خودت» هستی...
سعی کنیم این طور نباشه که بعد از نگاه کردن به نظراتمون فکر کنیم که چه حرف های بیهوده ای زدیم...از ارسال نظرات غیر ضروری هم جدا خودداری کنیم...مثل سلام و احوال پرسی و بقیه غیر ضروری ها...
امیدوارم بتونیم با هم همکاری کنیم و به هم کمک کنیم که سطحمون از اینی که هست بالا تر بره...
فقط افراد عضو اجازه ارسال نظر در این صفحه رو دارن
1- لیوان آب و گوشی
پیمان در تلگرام نوشت:
لیوان آب مال قدیما بود.
الان دیگه باید بگی گوشی دستته بذار زمین بیا کارت دارم!
در ادامه با نارنجی سیر همراه باشین...
انتخابات...بسیار پسندیده...دخالت مردم در سرنوشتشون...
فاز الان من و خیلی های دیگه بیشتر به سمت درس کشیده شده...ولی این دلیل نمیشه که نسبت به اتفاقاتی که دور و برمون می افته بی تفاوت باشیم...نیازی به گفتن نیست که این روزا حال و هوای کشور رو به انتخاباتی شدن میره و همین حالا هم بحث های داغی در این مورد شده...
جدا از این که رای گیری به طور کامل در صحت و سلامت برگزار میشه یا نه، این وعده های پوچ و تو خالی و تبلیغات دروغین هستش که منو داره آزار میده...آخه چرا؟؟؟انسانیت کجا رفته؟؟؟وجدان کجا رفته؟؟؟وفای به عهد کجا رفته؟؟؟چرا بیشتر انتخاب شده ها بعد از رای گیری کلا دچار فراموشی میشود و کلا یه قسمت خاصی از دوره زندگیشون رو به صورت 100 درصد و به صورت کاملا اتفاقی!فراموش میکنند؟؟؟خداوکیلی تا حالا چند تا نماینده دیدیم که کارش رو خوب انجام داده؟؟؟چنتا دیدیم که به قولشون رو فراموش نکردند؟؟؟چنتاشون خارج از جهت گیری های سیاسی به مردم خدمت کردند؟؟؟
البته این در کل دنیا تقریبا رواج داره...فقط مخصوص ایران نیست...ولی ما که ادعامون میشه چرا؟؟؟
یه چیز دیگه که خیلی باعث آزار میشه درگیر کردن معلم ها و کلا آموزش و پرورش با انتخابات و سیاست کثیفی که خیلی ها دنبال میکنن...
در ادامه داستان خیالی و نمادینی رو مطاعه بفرمایید که به خوبی گویای وضع جامعه ماست...